کد مطلب:192928 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176
آیا از برای او کیفیتی است؟
سائل پرسید: خدا كیفیت (چگونگی) دارد؟
فرمود: نه؛ زیرا كیفیت جهت صفت و احاطه است (چون چیزی متصف به چیزی یا محاط به چیزی باشد كیفیتی پیدا می كند، مثلا كاغذ چون به نازكی متصف شده، و سفیدی به آن احاطه دارد كیفیت مخصوصی پیدا كرده، ولی چون صفات خدا عین ذات او است و محاط به چیزی نیست كیفیت ندارد) ولی به ناچار او از جهت تعطیل و تشبیه خارج است (نباید نفیش نمود، و نه به چیزی مانندش كرد) زیرا كسی كه نفیش كند منكرش گشته و ربوبیتش را رد كرده و ابطالش نموده است.
و هركه او را به چیز دیگری تشبیه كند صفت مخلوق ساخته شده ای را كه سزاوار ربوبیت نیست برایش ثابت كرده است، ولی باید كیفیتی را كه دیگری سزاوار آن نیست و شریكش نباشد، و بر خدا احاطه نكند، و جز او كسی نداند برایش ثابت و اعتراف نمود.(یعنی خداوند كیفیت به معنی سابق را ندارد، ولی اگر مقصود از كیفیت توصیفش به این صفات باشد كه از حد تعطیل و تشبیهش خارج كند به ناچار باید برایش ثابت كرد).
[ صفحه 36]
فرمود: نه؛ زیرا كیفیت جهت صفت و احاطه است (چون چیزی متصف به چیزی یا محاط به چیزی باشد كیفیتی پیدا می كند، مثلا كاغذ چون به نازكی متصف شده، و سفیدی به آن احاطه دارد كیفیت مخصوصی پیدا كرده، ولی چون صفات خدا عین ذات او است و محاط به چیزی نیست كیفیت ندارد) ولی به ناچار او از جهت تعطیل و تشبیه خارج است (نباید نفیش نمود، و نه به چیزی مانندش كرد) زیرا كسی كه نفیش كند منكرش گشته و ربوبیتش را رد كرده و ابطالش نموده است.
و هركه او را به چیز دیگری تشبیه كند صفت مخلوق ساخته شده ای را كه سزاوار ربوبیت نیست برایش ثابت كرده است، ولی باید كیفیتی را كه دیگری سزاوار آن نیست و شریكش نباشد، و بر خدا احاطه نكند، و جز او كسی نداند برایش ثابت و اعتراف نمود.(یعنی خداوند كیفیت به معنی سابق را ندارد، ولی اگر مقصود از كیفیت توصیفش به این صفات باشد كه از حد تعطیل و تشبیهش خارج كند به ناچار باید برایش ثابت كرد).
[ صفحه 36]